اولین عید پسر قشنگ مامان

عید 91 اومد بهترین عیدی که تا حالا داشتیم چون خداجون یه فرشته کوچولو بهمون عیدی داده بود   ما هر سال روز اول عید میریم خونه بابای بابابزرگ یعنی اقاجان ایشالا تا وقتی تو بزرگ میشی و اینارو خودت میخونی اقاجان همچنان زنده و سلامت باشه. امسال اول رفتیم خونه بابابزرگ تا با سفره هفت سینی که عمه مینا چیده بود عکس بندازیم بعد بریم خونه اقاجان اینا. اخه بعد چند روز قرار بود بریم بجنورد و مامان خودش سفره نچیده بود خلاصه کلی عکس انداختیم ازت ولی چون تو کوچولو بودی و نمیتونستی خودت بشینی با همکاری بابایی انداختیم واسه همین دست بابا تو همه عکسات هست   اینم عکس اولین عیدت با سفره هفت سین مامانی

بعد چند روز رفتیم بجنورد اولین سالی بود که عید میرفتیم بجنورد و تو اولین باری بود که میومدی شهر مامان همه کلی ذوقتو کردن ولی دایی داریوش رفته بود عشق آباد و تورو ندید

اونجا یه مهمونی واست گرفتم تا هم کسایی که تورو ندیدن رسما بیان ببینن!  و هم خاطره بشه واسمون اینم عکس تو و بابایی تو مهمونیت قربونت برم

اینم عکس پژمان و سلمان و سینا که بابایی تورو به زور توش جا داد!

اینم کیک خوشمزه مهمونیت که اخر شب خوردیم