برسامبرسام، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

جوجه کوچولوی من و بابا

جوجه کوچولوی شیطون من

1391/5/26 2:12
نویسنده : مامان لیدا
356 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامان الان که دارم واست مینویسم مثل فرشته ها خوابیدی فرشته البته دو روزیه خیلی نق نقو شدی و جیغ میزنی گریه شاید بخاطر مروارید کوچولوهات باشه که نوکشون زده بیرون و دارن درمیان هورا

واسه همین خیلی مامانو خسته میکنی تا بخوابی آخ ولی عیبی نداره بازم عاشقتم خوشگل من قلب

فردا میخوام واست آش دندونی بپزم عزیز دلم. خدا کنه خوب بشه یول

این روزا خیلی هم شیطون شدی هنوز سینه خیز نمیری و خوب نمیتونی بشینی ولی تند و تند دمر میشی و همه چیزو میخوای بخوری!  مخصوصا کنترلارو!  عاشق کنترلی!!  یعنی اگه همه اسباب بازیهاتو بذارن جلوت یه کنترل هم توش باشه تو کنترلو برمیداری تعجب اگه هم ازش دور باشی و دستت بهش نرسه انقدر جیغ میزنی که بهت بدیم و یه سانتم نمیری جلو تا برش داری تنبل مامان نیشخند

این یه مدل نشستنته مثلا اونم به عشق این شیشه آبت که عاشقشی بیشتر از خوردن آب عاشق آب پاشی باهاش هستی!

عزیز دلم

 

اینم هنر تازت که جدیدا یاد گرفتی خنده دستا و پاهاتو میاری بالا و حرکت تعادلی میزنی مامان! ولی نمیدونم تو که این کار سختو میکنی چرا پس هنوز سینه خیز نمیری متفکر

برسامی

مامان قربون اون خنده قشنگ از ته دلت بشه الهیییییییییییی  ماچ

عزیز دل مامان عاشق شیرینکاریاتم عاشق اون خنده معصومانتم حتی عاشق اون نقاتم که به جونم میزنی ابرو مرسی از اینکه اینهمه مامانو خوشحال کردی مرسی از اینکه وجود داری نفس مامان قلب ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مانیا
26 مرداد 91 13:04
خخخخخخخخخخخخخخ اصلا این پسرا کلا عاشق آب پاشی اند خخخخخخخخخخخخخ بابا خیلی عجله نکن نورا دو ماه از این حرکت تعادلی ها می زد تا آخر سینه خیز رفت!!!!!! ولش کن بابا حالا اگه راه بیفته هی با خودت می گی کاش دیرتر راه می افتادی هاااااااا وای این عکسه کنار وبلاگش خیلیییی جیگرهههههه


ههههههه مرسی خاله مانیا از اینهمه دلداری که به مامانم میدی واقعا! پس راه نیفتم بهتره دیگه؟ هههه خوبه تنبل بازی میدوستم

ساحل
27 مرداد 91 0:19
آخی برسام جون به خاطر دخترم انقدر بهانه گیری میکنه ..قربونش برم خیلی دوستش دارم



هههههههه خدا نکنه ساحلی. من قلبون عروسکم بره الهی
مصی مامی کیان
2 شهریور 91 1:29
عزیزززززززززززززززززمممممم فدای پل زدنت بشم
یه ماچ گنده از طرف خاله مصی بکنش عزیزمووووووو


خدا نکنه خاله مصی جونمممم مرسی منم د
شبنم
2 شهریور 91 15:17
عزییییییییییییزم.وبلاگت مبارک.جیگر اون مدل نشستنتوووووووو خاله جون.
به مامانت بگو من تنبلم یا تو که تازه واسم وبلاگ زدی؟؟؟هههههههه


مرسی خاله شبنم جون
به مامانم گفتم میگه شما تنبلید خخخخخخخخ مامانم اینجوری خندید!
پردیس
2 شهریور 91 15:37
الهی من قربون اون قیافه معصومت بشم ، به مامان بگو مامانی خوب همه بچها اولش که میخوان بشینند مثل من میشینند هی‌ خمّ می‌شند تازه ۱ ماه هم طول میکشه تا خوب بتونم مسلط شم ،


خدا نکنه خاله جون. چشم به مامانم میگم که انقدر نگران من نباشه هی به من نگه تنبل!