اخرین قرار مامانا و نینیهای دی 90 تو سال 1391
سلام پسر نازم خیلی وقته نتونستم به وبلاگت سر بزنم اخه نزدیک عیده و مامان سرش خیلی شلوغه شماهم بسیاررررررررررر شیطون شدی و اصن نمیذاری مامان به لپ تاپ نزدیک بشه یا سرشو بخارونه حتی!
اخرین قرار مامانا و نینیها تو خانه بازی کودک تماشا بود اولش فکر میکردم زیاد بهمون خوش نگذره اخه بیشتر نینیها راه میرفتن ولی تو چهاردستو پا بودی مامانی ولی وقتی رفتیم اونجا دیدیم محیطش یه جوریه که میشه شماهارو ول کرد به امون خدا هرکاری دلتون میخواد بکنین و هر آتیشی دلتون میخواد بسوزونین کفش هم طوری بود که میشد راحت چهاردستو پا بری. خلاصه کلییییییی بازی کردی و کلی هم بهت خوش گذشت همتون حسابی خسته شدین وقتی اون روز برگشتیم خونه بیشترتون بیهوش شده بودین و ماماناتون خوشحال داشتن تو کلوپ چت میکردن
اینم چندتا خاطره از اون روز
موتزارت مامان خخخخخخخ
تنتون همیشه سالم باشه خوشگلا