اولین سفر تنهایی جوجو و مامانش :))
سلام عزیز دلم یه مدتیه وقت نکردم وبلاگتو اپ کنم یعنی جنابعالی وقت واسم نمیذاری! انقدر شیطون شدی که خدا میدونه اصلا وقت هیچ کاری واسم نمیذاری همش باید مواظب تو باشم وروجک خان اتفاقاتی که این اخریا افتاده یکیش سفر منو تو به بجنورد بود که به دلایلی اصلا به مامان خوش نگذشت و دلم نمیخواد تعریفش کنم توهم رفتنی تو هواپیما خواب بودی ولی برگشتنی موقع رد شدن از گیت بیدارت کردن و حسابی بد اخلاق شدی و مامانو بیچاره کردی تا رسیدیم تهران! اخرش مجبور شدم از مهماندار خواهش کنم پاشم تو هواپیما راه برم تا تو اروم شی همه ملت داشتن بهم میخندیدن از دست تو وروجک خلاصه تا رسیدیم پیرم درومد و قسم خوردم دیگه تا بزرگ نشدی تنهایی باهات مسافرت نرم!! فقط یه عکس از تو و دختر داییت دیانا میذارم توضیح بیشتر راجع به سفر حالمو بد میکنه مامانی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی