پسر کوچولوم یکساله شد هوراااااااااااا
سلام عزیز مامان. یکسال از بهترین روز زندگی من گذشت و الان تو یکساله شدی قربونت برم الهی ایشالا صدوبیست ساله بشی عزیز دلم ایشالا عمر با عزت داشته باشی و لحظه لحظه زندگیت پر از خوشی و شادی باشه و من زنده باشم تا دومادی و خوشبخت شدنتو ببینم عشق مامان هر وقت بهت نگاه میکنم از ته دلم خداروشکر میکنم که هدیه به این قشنگی به من و بابات داده و از صمیم قلبم واسه کساییکه بچه میخوان اروز میکنم این لحظات و این روزهارو تجربه کنن. امیدوارم که همیشه سالم و صالح باشی و در اینده باعث سرافرازی من و بابا بشی عزیز دلم
روز تولدت که 11 دی و اول ژانویه هستش مامان ویدا و مامان جون و بابابزرگ و مامانی و آقاجان و عمه و عمو سعید دور هم جمع شدیم و یه تولد خودمونی و کوچولو ولی پر از شادی واست گرفتیم خیلی خوش گذشت با وجود اینکه بزرگ نبود ولی واسه من خیلی خیلی مهم بود و از چند روز قبلش کلی فکر کرده بودم که چجوری برگزارش کنم که خداروشکر خوبم انجام شد و همه کلی لذت بردن و یکساله شدن گل قشنگ مارو جشن گرفتن. مامان ویدا هم اومده بود تا به مامان کمک کنه و تو وروجکو نگه داره تا مامان بتونه غذاها و دسرهارو درست کنه و تزئیناتو انجام بده. چون اول ژانویه دنیا اومده بودی سعی کردم بیشتر چیزها قرمز و سفید باشه و کیکتو هم بابا نوئلی گرفتیم ولی خوب همه چیو دیگه بابا نوئلی نخریدم و به همین یه ذره اکتفا کردم
میخوام یه سری عکس واست از خوراکیهای اون روز و تزئینات و خودت که مثل ماه شده بودی بذارم که اولین تولدت واست بیاد موندنی و خاطره انگیز بشه نفسم
عکسهارو تو ادامه مطلب ببینید لطفا
این تزئینات که ساده بود اما من و بابا و مامان ویدا با عشق واست انجام داده بودیم
اینم یه سری از غذاها و سالادها. از ساندویچها یادم رفت عکس بگیرم! اخه تو فر گذاشته بودم و اخر سر اوردم سر میز. ساندویچ مرغ با پنیر و قارچ درست کرده بودم
این پیراشکی گوشته
سالاد ماکارانی
سالاد فصل
ژله خرده شیشه
دسر کاکائو و وانیل
اینم میز شام. و درخت کریسمس وسطش که من و مامان ویدا کلی تلاش کردیم با کلم بروکلی درستش کنیم ولی فرداش تو گرما پژمرده شدن! خوب اینم یه جور یادگاریه دیگه
اینم کیک بابا نوئلی پسر قشنگم که خیلیییییی خوشمزه بود و مامان انقدر ازش خورد که دهنش پر افت شد! اخه پر گردو بود
اینم خود پسر قشنگممممممممم الهی مامان دورت بگرده
اینم عکست با بابایی که به زور کلاه بوقی رو رو سرت نگه داشته چون اصلا نمیذاشتی بمونه سرت!
اینم به قول بابا عکس 4 نسل ایزدیار
حالا بریم سراغ کادوها
مامان و بابا و برسامی که با خوشحالی مشغول باز کردن کادوها هستن
این بلوز خوشگل کادوی آقا جان و مامانیه. به اضافه یه جعبه شیرینی خوشمزه دستشون درد نکنه
این کت و کلاه نازو مامان ویدا خودش واست بافته که واسه من خیلی ارزش داره دستش درد نکنه یه کراوات خوشکلم واسه پسملم اورده
این پلیور و شلوار و عروسکو هم مامان جون و بابابزرگ زحمت کشیدن اوردن دستشون درد نکنه
حالا نوبت کادوهای عمه مینا و عمو سعیده که زحمت کادو کردن اون کادوهای خوشگلو هم کشیده بودن دستشون درد نکنه ایشالا تو عروسیشون که 24 اردیبهشته جبران میکنیم
الهی همیشه لبت خندون باشه عسل مامان